نادر شاه پادشاه ايران بعد از اين كه مقداري زياد زر و سيم و جواهر بدست آورد چون نميدانست كه با آن پول چه كند و رسم سرمايهگذاري در ايران براي كارهاي بزرگ متداول نبود در صدد برآمد كه آنرا درمكاني قرار دهد كه كسي نتواند بسرقت ببرد . طلا و نقره و جواهر بعنوان ماليات از مردم گرفته ميشد و بخزانه نادر منتقل ميگرديد و بعد از انتقال بآنجا ، بازگشت ، نمينمود مگر ، براي پرداخت جيره و مستمري سربازان و كاركنان ديوان و آن مقدار پول ، بقدري نبود كه سبب رواج كسب و تجارت گردد بهمين جهت مردم كه موجودي خود را بابت ماليات ميپرداختند و آن وجه بدست مردم بر نميگشت ، سال بسال فقيرتر مي شدند و در عوض خزانه نادر ، معمورتر ميگرديد و در آن خزانه زر و سيم و جواهر ، بيشتر انباشته ميشد بدون ا ينكه نادرشاه از پول و جواهر كالا پائين ميآمد و قوه خريد نادري افزايش مييافت . نادرشاه ميتوانست با پولي كه بدون استفاده در كلات نادري گرد آورده بود كشور خود را طوري آباد كند كه معمورترين كشور جهان گردد . ولي آن كار را نكرد رفتار محصلين ماليات بر مردم سبب شد كه هزارها قصبه و قريه از بين رفت و اراضي زراعتي مبدل به بيابان لم يزرع شد و در بعضي از قسمتهاي كشور ايران حتي پول مس كه پشيزبود يافت نمي گرديد زيرا مردم هر چه پشيز داشتند بابت ماليات دادند معهذا نمي توان انكار كرد كه نادرشاه براي ايران تحصيل افتخار كرد و پيروزيهاي جنگي و كشور گشائيهاي او بنام ملت ايران در تاريخ به ثبت رسيد .